با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    ICU

    ˌaɪ siː ˈjuː ˌaɪ siː ˈjuː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      icus

    توضیحات

    ICU مخفف عبارت Intensive Care Unit است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    abbreviation noun countable
    پزشکی آی‌سی‌یو، بخش مراقبت‌های ویژه (بخشی از بیمارستان که مراقبت‌های ویژه‌ی پزشکی را به بیماران ارائه می‌دهد)
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The patient was transferred to the ICU after his surgery.
    - بیمار پس از جراحی به آی‌سی‌یو منتقل شد.
    - My uncle is a nurse who works in the ICU.
    - عمویم پرستاری است که در بخش مراقبت‌های ویژه کار می‌کند.
    - The ICU nurse checked the patient's vital signs every hour.
    - پرستار ICU، هر یک‌ ساعت علائم حیاتی بیمار را چک می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت ICU

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ICU» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/icu

    لغات نزدیک ICU

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند