آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Id

    ɪd ɪd ɪd ɪd ɪd ɪd

    شکل جمع:

    identifications

    معنی id | جمله با id

    noun countable A2

    روان‌شناسی سلامت روان نهاد، اید (تنها مؤلفه‌ی شخصیت که از بدو زایش انسان حضور دارد)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

    مشاهده

    The id can be both powerful and dangerous if not properly controlled.

    نهاد اگر به‌درستی کنترل نشود، می‌تواند هم قدرتمند باشد و هم خطرناک.

    Some psychologists believe that the id is the most fundamental aspect of human personality.

    برخی روان‌شناسان معتقد هستند که «اید» اساسی‌ترین جنبه‌ی شخصیت انسان است.

    noun countable

    سند هویتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    She needed to renew her ID in order to vote in the upcoming election.

    او برای رأی دادن در انتخابات پیش‌رو باید سند هویتی خود را تمدید می‌کرد.

    I forgot my ID at home and couldn't enter the building.

    سند هویتی‌ام را در خانه جا گذاشتم و نتوانستم وارد ساختمان شوم.

    abbreviation

    جغرافیا (Idaho) آیداهو (یکی از ایالت‌های ایالات متحده‌ی آمریکا)

    The capital of ID is Boise.

    بویزی مرکز ایالت آیداهو است.

    The ID is a beautiful state located in the western United States.

    آیداهو ایالت زیبایی است که در غرب ایالات متحده واقع شده است.

    abbreviation

    (industrial design) طراحی صنعتی

    The ID department is responsible for creating visually appealing products.

    بخش طراحی صنعتی مسئول خلق محصولات جذاب بصری است.

    As a student of ID, I am learning the skills necessary to become a successful industrial designer.

    به عنوان یک دانشجوی طراحی صنعتی، در حال یاد گرفتن مهارت‌های لازم برای تبدیل شدن به یک طراح صنعتی موفق هستم.

    abbreviation

    (inside diameter) و (inner diameter) و (internal diameter) قطر داخلی

    The machinist measured the ID of the bearing using a micrometer.

    ماشین‌کار قطر داخلی بلبرینگ را با استفاده از میکرومتر اندازه‌گیری کرد.

    the ID of the pipe

    قطر داخلی لوله

    abbreviation

    (inside dimensions) ابعاد داخلی

    The ID of the box is 10 inches.

    ابعاد داخلی این جعبه ۱۰ اینچ است.

    the ID of the cabinet

    ابعاد داخلی کابینت

    abbreviation

    (intellectual disability) و (intellectually disabled) کم‌توانی ذهنی، کم‌توان ذهنی

    My brother has a mild form of ID.

    برادرم نوعی کم‌توانی ذهنی خفیف دارد.

    ID students

    دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی

    suffix

    (id-) پسوندی که نام برخی از سلسله‌های آسیایی و آفریقایی را شکل می‌دهد و به معنای «فرزندان» است

    Abbasid

    عباسیان

    Safavid

    صفویان

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد id

    1. noun self
      Synonyms:
      inner nature psyche instinctive force generative force

    سوال‌های رایج id

    شکل جمع id چی میشه؟

    شکل جمع id در زبان انگلیسی identifications است.

    ارجاع به لغت id

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «id» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/id

    لغات نزدیک id

    • - ICU
    • - icy
    • - id
    • - id est
    • - IDA
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    whisperer whether or not vet vocal tract venerableness v used ural exhaust unite in that case oval no matter any way you slice it upcoming غلبه غلو کردن قلوه‌سنگ قیلوله فغان صلیب حوالی حواله گل گوشت چرخ‌کرده بیغوله قیل‌وقال قدر قرابت غربت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.