فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Emergency Call
شکل جمع:
emergency callsمعنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
noun
تماس اضطراری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The emergency call was answered within seconds.
تماس اضطراری در عرض چند ثانیه پاسخ داده شد.
He received an emergency call while driving home.
او هنگام رانندگی به‌سمت خانه تماسی اضطراری دریافت کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
She quickly made an emergency call to report the fire in the building.
او سریعاً تماسی اضطراری برقرار کرد تا آتش‌سوزی ساختمان را گزارش کند.
مترادف و متضاد emergency call
-
noun a communication made to request immediate assistance from emergency services, such as police, fire, or medical personnel, in response to a crisis or urgent situation
ارجاع به لغت emergency call
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «emergency call» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emergency-call
لغات نزدیک emergency call
- - emergency
- - emergency brake
- - emergency call
- - emergency meeting
- - emergency room