با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Emergency Brake

ɪˈmɜːrdʒnsi ˌbreɪk ɪˈmɜːdʒnsi ˌbreɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مکانیک ترمز اضطراری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The train conductor noticed a problem and immediately pulled the emergency brake.
- مامور قطار متوجه یک مشکل شد و بی‌درنگ ترمز اضطراری را کشید.
- The car's emergency brake was faulty.
- ترمز اضطراری ماشین معیوب بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emergency brake

  1. noun secondary braking system
    Synonyms: E-brake, hand brake, parking brake

ارجاع به لغت emergency brake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emergency brake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emergency-brake

لغات نزدیک emergency brake

پیشنهاد بهبود معانی