فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Effluent

ˈefluənt ˈefluənt

معنی

noun adjective

به خارج پخش‌کننده، منتشر‌شونده، ساری، فاضلاب، نهر فرعی، آب‌رو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد effluent

  1. adjective that is flowing outward
    Synonyms:
    outward outbound issuing forth outflowing outward-bound emanating profluent
  1. noun water mixed with waste matter
    Synonyms:
    wastewater sewer water

ارجاع به لغت effluent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effluent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/effluent

لغات نزدیک effluent

پیشنهاد بهبود معانی