آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ مرداد ۱۴۰۴

    Come Around

    ˈkəməˈraʊnd kʌməˈraʊnd

    گذشته‌ی ساده:

    came around

    شکل سوم:

    come around

    سوم‌شخص مفرد:

    comes around

    وجه وصفی حال:

    coming around

    توضیحات:

    شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: come round

    معنی come around | جمله با come around

    phrasal verb A2

    به دیدن کسی آمدن، سر زدن، مهمان شدن

    She came around unexpectedly and stayed for hours.

    بی‌خبر به دیدنمان آمد و ساعت‌ها ماند.

    My neighbors came around to welcome me to the neighborhood.

    همسایه‌هایم سر زدند تا به من خوش‌آمد بگویند.

    phrasal verb C2

    عوض شدن نظر، قانع شدن، تغییر عقیده دادن، راضی شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    I'm sure he'll come around and forgive you if you apologize sincerely.

    من مطمئنم اگر خالصانه از او عذرخواهی کنی، نظرش را تغییر می‌دهد و تو را می‌بخشد.

    It took a while, but she eventually came around to the idea of buying a new mobile.

    کمی طول کشید اما در نهایت نظرش را تغییر داد که یک موبایل جدید بخرد.

    phrasal verb

    فرا رسیدن، آمدن (رویدادی که هر سال یا دوره‌ای تکرار می‌شود)

    Exam time always seems to come around too fast.

    زمان امتحانات همیشه خیلی سریع می‌رسد.

    The day for our meeting has come around at last.

    بالاخره روز جلسه‌مان فرا رسید.

    phrasal verb C1

    به هوش آمدن، دوباره هوشیار شدن، به خود آمدن

    The doctor said she should come around soon.

    دکتر گفت که باید به‌زودی به هوش بیاید.

    The patient came around a few minutes after the operation.

    بیمار چند دقیقه پس‌از عمل جراحی دوباره هوشیار شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج come around

    گذشته‌ی ساده come around چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده come around در زبان انگلیسی came around است.

    شکل سوم come around چی میشه؟

    شکل سوم come around در زبان انگلیسی come around است.

    وجه وصفی حال come around چی میشه؟

    وجه وصفی حال come around در زبان انگلیسی coming around است.

    سوم‌شخص مفرد come around چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد come around در زبان انگلیسی comes around است.

    ارجاع به لغت come around

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «come around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-around

    لغات نزدیک come around

    • - come and get it
    • - come apart
    • - come around
    • - come around (or round)
    • - come as a bit of a shock
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.