نظر خود را تغییر دادن، تغییر مسیر دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I'm sure he'll come around and forgive you if you apologize sincerely.
من مطمئنم اگر خالصانه از او عذرخواهی کنی، نظرش را تغییر میدهد و تو را میبخشد.
It took a while, but she eventually came around to the idea of buying a new mobile.
کمی طول کشید اما در نهایت نظرش را تغییر داد که یک موبایل جدید بخرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «come around» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-around