آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fatality

fəˈtæləti fəˈtæləti

شکل جمع:

fatalities

معنی fatality | جمله با fatality

noun

مرگ‌ومیر، تلفات

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The airplane crash caused heavy casualties.

سقوط هواپیما موجب تلفات سنگینی شد.

the fatality of some epidemic diseases

مرگباری برخی بیماری‌های همه‌گیر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He was afraid of the fatality that haunted his family.

از سرنوشت شومی که در تعقیب خانواده‌ی او بود، می‌ترسید.

to believe in fatality

به سرنوشت اعتقاد داشتن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fatality

  1. noun death, loss; ability to cause such
    Synonyms:
    dying accident disaster casualty mortality lethality deadliness destructiveness lethalness poisonousness noxiousness virulence necrosis inevitability
    Antonyms:

سوال‌های رایج fatality

شکل جمع fatality چی میشه؟

شکل جمع fatality در زبان انگلیسی fatalities است.

ارجاع به لغت fatality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fatality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fatality

لغات نزدیک fatality

پیشنهاد بهبود معانی