آخرین به‌روزرسانی:
Possibilities
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
plural
B1
احتمالات، پیشامدهای احتمالی، گزینه‌های احتمالی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Each passing day made him envision more horrible possibilities.
هر روز که می‌گذشت او را به تصور احتمالات بدتر وامی‌داشت.
But I'm sure there are safer and rather more comfortable possibilities.
اما من مطمئنم گزینه‌های احتمالی مطمئن‌تر و راحت‌تری هم وجود دارد.
مترادف و متضاد possibilities
-
noun potentialSynonyms:promise talent prospects capabilities potentialityAntonyms:impossible
ارجاع به لغت possibilities
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «possibilities» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/possibilities
لغات نزدیک possibilities
- - possessory
- - posset
- - possibilities
- - possibility
- - possible