فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Retread

ˈriːtred ˌriːˈtred ˌriːˈtred ˈriːtred

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

روکش انداختن، آج انداختن (لاستیک ماشین)

The tire shop will retread your old tires to give them a second life.

لاستیک‌فروشی روی تایرهای قدیمی شما روکش می‌اندازد تا به آن‌ها عمری دوباره ببخشد.

It is often more cost-effective to retread a tire than to buy a brand new one.

معمولاً آج انداختن لاستیک نسبت به خرید تایر کاملاً نو، مقرون‌به‌صرفه‌تر است.

verb - transitive informal

بازآفرینی کردن، به شکلی دیگر خلق کردن، تقلید کردن، اسکی رفتن (به‌طوری که سطحی باشد و از خلاقیت و نوآوری تهی باشد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The director decided to retread the classic film.

کارگردان تصمیم گرفت این فیلم کلاسیک را بازآفرینی کند.

The professor warned against retreading the same arguments in the research paper, urging students to find fresh perspectives.

پروفسور نسبت به تقلید از همان استدلال‌ها در مقاله‌ی تحقیقاتی هشدار داد و از دانشجویان خواست که دیدگاه‌های تازه‌ای پیدا کنند.

noun countable

تایر روکشی

The tire shop offers retreads for customers who want an affordable alternative to buying new tires.

لاستیک‌فروشی برای مشتریانی که می‌خواهند جایگزینی مقرون‌به‌صرفه به جای خرید لاستیک‌های جدید داشته باشند، تایرهای روکشی را پیشنهاد می‌دهد.

I decided to save some money by purchasing a retread instead of a brand new tire.

تصمیم گرفتم با خرید تایر روکشی به جای تایر کاملاً نو، مقداری پول پس‌انداز کنم.

noun

بازآفرینی، تقلید، اسکی (به‌طوری که سطحی است و از خلاقیت و نوآوری تهی)

The movie was a retread of an old classic.

این فیلم بازآفرینی‌ای از یک فیلم کلاسیک قدیمی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retread

  1. verb use again in altered form
    Synonyms:
    rework make over
  1. verb give new treads to (a tire)
    Synonyms:
    remold remould
  1. noun a used automobile tire that has been remolded to give it new treads
    Synonyms:
    recap

ارجاع به لغت retread

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retread» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retread

لغات نزدیک retread

پیشنهاد بهبود معانی