فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Reword

ˌriːˈwɜrːd ˌriːˈwɜːd

معنی

verb - transitive

لغات متنی را عوض کردن، با واژه‌‌های دیگری بیان کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reword

  1. verb to express the meaning of in other, especially simpler, words
    Synonyms:
    restate rephrase paraphrase translate render
  1. adjective
    Synonyms:
    paraphrastic
  1. noun
    Synonyms:
    abstract

ارجاع به لغت reword

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reword» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reword

لغات نزدیک reword

پیشنهاد بهبود معانی