آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۰ شهریور ۱۴۰۴

    Do Up

    duː ʌp duː ʌp

    گذشته‌ی ساده:

    did up

    شکل سوم:

    done up

    سوم‌شخص مفرد:

    does up

    وجه وصفی حال:

    doing up

    معنی do up | جمله با do up

    phrasal verb

    بستن، گره زدن

    She did up her hair with a ribbon.

    او موی خود را با روبان بست.

    Don’t forget to do up your seatbelt before driving.

    فراموش نکن کمربند ایمنی خود را قبل‌از رانندگی ببندی.

    phrasal verb

    لباس پوشاندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    He was done up in a suit and tie for the wedding.

    او برای عروسی کت‌وشلوار و کراوات پوشیده بود.

    The waitstaff was done up in formal uniforms.

    پرسنل رستوران لباس‌های رسمی پوشیده بودند.

    phrasal verb

    تزئین کردن، آراستن، زینت دادن

    Every year, she does up her home for the holidays.

    او هر سال خانه‌اش را برای تعطیلات تزئین می‌کند.

    The team did up the hall for the wedding reception.

    اعضای گروه، تالار را برای مراسم عروسی آراستند.

    phrasal verb

    آماده کردن، مرتب کردن، تمیز کردن، مهیا کردن

    I’ll do up the picnic area before our friends come.

    من محل پیک‌نیک را قبل‌از آمدن دوستانم آماده می‌کنم.

    He did up his room before the guests arrived.

    او اتاقش را قبل‌از رسیدن مهمان‌ها مرتب کرد.

    phrasal verb

    بسته‌بندی کردن، پیچیدن، کنسرو کردن

    The shopkeeper did up the goods in brown paper.

    مغازه‌دار، کالاها را در کاغذ قهوه‌ای پیچید.

    I spent the afternoon doing up jars of jam.

    بعدازظهر را به کنسرو کردن شیشه‌های مربا گذراندم.

    phrasal verb

    خسته کردن، فرسوده کردن، تمام کردن انرژی کسی، کوفته کردن، تحلیل بردن

    The intense training did the athletes up by the end of the day.

    تمرین شدید تا پایان روز ورزشکاران را کاملاً خسته کرده بود.

    Carrying those heavy boxes did me up.

    حمل آن جعبه‌های سنگین مرا کوفته کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت do up

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «do up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do up

    لغات نزدیک do up

    • - do the washing
    • - do to death
    • - do up
    • - do up a house
    • - do up an old house
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.