فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Retouch

ˌriːˈtʌtʃ ˌriːˈtʌtʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
دستکاری کردن، (در عکاسی) رتوشه کردن، پرداخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retouch

  1. verb to improve by making minor changes or additions
    Synonyms:
    touch up polish
  1. verb alter so as to produce a more desirable appearance
    Synonyms:
    modify revise amend touch up

ارجاع به لغت retouch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retouch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retouch

لغات نزدیک retouch

پیشنهاد بهبود معانی