آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fudge

fʌdʒ fʌdʒ

گذشته‌ی ساده:

fudged

شکل سوم:

fudged

سوم‌شخص مفرد:

fudges

وجه وصفی حال:

fudging

شکل جمع:

fudges

معنی fudge | جمله با fudge

noun uncountable

فاج (نوعی شیرینی که از مخلوط شکلات و شیر و قند درست شده باشد)

The fudge was so sweet that I couldn’t eat more than one piece.

فاج آن‌قدر شیرین بود که نتوانستم بیش از یک تکه بخورم.

Would you like a piece of fudge with your coffee?

دوست داری تکه‌ای فاج با قهوه‌ات بخوری؟

noun singular countable

طفره‌روی، پاسخ سربالا، کار سرهم‌بندی‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Instead of a real solution, they offered a temporary fudge.

به‌جای راه‌حلی واقعی، آن‌ها راه‌حلی سرهم‌بندی‌شده‌ی موقتی ارائه دادند.

Her answer sounded like a fudge rather than a firm commitment.

جوابش بیشتر شبیه به پاسخی سربالا بود تا تعهدی قاطع.

verb - transitive

طفره رفتن، این دست و آن دست کردن، (عمدا) پاسخ مبهم دادن، بهانه تراشیدن، تعلل کردن، پنهان شدن

He had to fudge an excuse for his absence.

او مجبور شد برای غیبتش بهانه‌ای بتراشد.

The boss fudged the question of pay raises for as long as he could.

ارباب تا می‌توانست درباره‌ی اضافه حقوق‌ها تعلل کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fudge

سوال‌های رایج fudge

شکل جمع fudge چی میشه؟

شکل جمع fudge در زبان انگلیسی fudges است.

ارجاع به لغت fudge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fudge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fudge

لغات نزدیک fudge

پیشنهاد بهبود معانی