آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Embroider

ɪmˈbrɔɪdər ɪmˈbrɔɪdə

گذشته‌ی ساده:

embroidered

شکل سوم:

embroidered

سوم‌شخص مفرد:

embroiders

وجه وصفی حال:

embroidering

معنی embroider | جمله با embroider

adverb

قلاب‌دوزی کردن، گلدوزی کردن، برودره‌دوزی، آراستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Pari Khanom was embroidering tiny flowers on her scarf.

پری‌خانم داشت گل‌های کوچکی را بر شال گردن خود گل‌دوزی می‌کرد.

He likes to embroider upon every story that comes his way.

او دوست دارد به هر داستانی که برمی‌خورد شاخ و برگ بدهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد embroider

  1. verb add fancy stitching, adornment
  1. verb exaggerate information
    Synonyms:
    overstate exaggerate magnify amplify dramatize overemphasize blow-up enlarge expand heighten stretch build up play up puff pad embellish enhance color falsify lie overdo stretch the truth elaborate distend aggrandize overestimate romanticize hyperbolize fudge spread on thick overembellish overelaborate make mountain out of molehill make federal case yeast

سوال‌های رایج embroider

گذشته‌ی ساده embroider چی میشه؟

گذشته‌ی ساده embroider در زبان انگلیسی embroidered است.

شکل سوم embroider چی میشه؟

شکل سوم embroider در زبان انگلیسی embroidered است.

وجه وصفی حال embroider چی میشه؟

وجه وصفی حال embroider در زبان انگلیسی embroidering است.

سوم‌شخص مفرد embroider چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد embroider در زبان انگلیسی embroiders است.

ارجاع به لغت embroider

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «embroider» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embroider

لغات نزدیک embroider

پیشنهاد بهبود معانی