Romanticize

    roʊ- / / rə- rəʊˈmæntəsaɪz / / rə-
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: romanticise

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - intransitive verb - transitive
    ایده‌آلی کردن، به‌ صورت خیالی درآوردن، جنبه‌ی آرمانی دادن، آرمان‌گرایانه کردن، رمانتیک‌سازی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The press ought not romanticize criminals.
    - مطبوعات نباید به تبهکاران جنبه‌ی آرمانی بدهند.
    - She tends to romanticize her past relationships.
    - او دوست دارد روابط قبلی‌اش را رمانتیک‌سازی کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد romanticize

    1. verb To regard or imbue with affected or exaggerated emotion
      Synonyms: romanticise, sentimentalize, glamorize, glamourise

    لغات هم‌خانواده romanticize

    ارجاع به لغت romanticize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «romanticize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/romanticize

    لغات نزدیک romanticize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند