فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Wrap

ræp ræp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wrapped
  • شکل سوم:

    wrapped
  • سوم شخص مفرد:

    wraps
  • وجه وصفی حال:

    wrapping
  • شکل جمع:

    wraps

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive B1
    پیچیدن، حلقه کردن، پوشانیدن، لفافه‌دار کردن، پنهان کردن، بسته‌بندی کردن، قنداق کردن
    • - My sister wrapped her arms around the baby.
    • - خواهرم بازوان خود را دور کودک حلقه کرد.
    • - I wrapped the shawl around my neck.
    • - شال‌گردن را دور گردنم پیچیدم.
    • - Wrap this thread around your finger.
    • - این نخ را دور انگشتت بپیچ.
    • - a town wrapped in fog
    • - شهری که مه آن را فراگرفته بود
    • - The box was wrapped in a plastic sheet.
    • - جعبه با ورقه‌ی پلاستیکی پوشانده شده بود.
    • - They are so wrapped up in their children that they have stopped socializing.
    • - آن‌قدر سرگرم بچه‌های خود هستند که دیگر با کسی معاشرت نمی‌کنند.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • noun countable
    پتو، ملحفه، لفاف
    • - paper wraps for Christmas gifts
    • - لفاف کاغذی برای (بسته‌بندی) هدایای کریسمس
    • - The plan was kept under wraps until after the elections.
    • - نقشه را تا بعد از انتخابات مخفی نگاه‌ داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wrap

  1. noun clothing that is worn over for warmth
    Synonyms: blanket, cape, cloak, coat, cover, fur, jacket, mantle, shawl, stole
  2. verb surround with a covering
    Synonyms: absorb, bandage, bind, bundle, bundle up, camouflage, cloak, clothe, cover, drape, encase, encircle, enclose, enfold, envelop, fold, gift-wrap, hide, immerse, invest, mask, muffle, pack, package, protect, roll up, sheathe, shelter, shroud, swaddle, swathe, twine, veil, wind
    Antonyms: uncover, unwrap

Phrasal verbs

  • wrap something up

    کاری را به پایان رساندن، فیصله دادن، رتق و فتق کردن

  • wrap up

    لباس گرم پوشیدن، خود را پوشاندن، خود را گرم نگه داشتن، لباس گرم تن کسی کردن، گرم نگه داشتن، پوشاندن

    تمام کردن، فیصله دادن (کار و غیره)، جوش دادن (معامله)

    جمع‌بندی، گزارش پایانی

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت wrap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wrap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wrap

لغات نزدیک wrap

پیشنهاد بهبود معانی