آخرین به‌روزرسانی:

Sheathe

ʃiːð ʃiːð

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

( sheath ) نیام، غلاف، جلد، پوش، غلاف‌دار کردن، پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

wood sheathed with tin

چوبی که روی آن حلبی کشیده‌اند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sheathe

  1. verb enclose with a sheath
    Synonyms:
    cover enclose surround envelop
    Antonyms:
    unsheathe
  1. verb to furnish with a covering of a different material
    Synonyms:
    cover face skin clad side

ارجاع به لغت sheathe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheathe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sheathe

لغات نزدیک sheathe

پیشنهاد بهبود معانی