فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sheathe

ʃiːð ʃiːð
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    ( sheath ) نیام، غلاف، جلد، پوش، غلاف‌دار کردن، پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن
    • - wood sheathed with tin
    • - چوبی که روی آن حلبی کشیده‌اند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sheathe

  1. verb Enclose with a sheath
    Synonyms: envelop, surround, enclose, cover
    Antonyms: unsheathe
  2. verb To furnish with a covering of a different material
    Synonyms: clad, cover, face, side, skin

ارجاع به لغت sheathe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheathe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sheathe

لغات نزدیک sheathe

پیشنهاد بهبود معانی