آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Swathe

swɑːð / / swɒːð / / sweɪð sweɪð

معنی swathe | جمله با swathe

noun verb - transitive

( swath ) ردپا، ردیف باریک، راه باریک، اثرماشین چمن‌زنی، پیچیدن، قنداق کردن، نوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Her hands were swathed in bloody bandages.

دستانش با زخم بندهای خونین باند پیچی شده بودند.

Kristina had swathed herself in a white towel.

کریستینا خود را در حوله‌‌ای سفید پیچیده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swathe

  1. verb wrap in swaddling clothes
  1. verb to cover completely and closely, as with clothing or bandages
  1. noun an enveloping bandage
    Synonyms:

ارجاع به لغت swathe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swathe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swathe

لغات نزدیک swathe

پیشنهاد بهبود معانی