فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Drape

dreɪp dreɪp

گذشته‌ی ساده:

draped

شکل سوم:

draped

سوم‌شخص مفرد:

drapes

وجه وصفی حال:

draping

شکل جمع:

drapes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

با پارچه پوشانیدن، با پارچه مزین کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The buildings were draped in colorful flags.

ساختمان‌ها را با پرچم‌های رنگارنگ آذین بسته بودند.

A black cloth was draped over the coffin.

روی تابوت پارچه‌ی سیاه انداخته بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

This silk drapes beautifully.

این پارچه‌ی ابریشمی خوب آویخته و چین‌دار می‌شود.

My mother used to wash the drapes twice a year.

مادرم سالی دوبار پرده‌ها را می‌شست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drape

  1. verb hang over, adorn
    Synonyms:
    cover dress hang wrap clothe display don drop dangle suspend envelop fold spread cloak droop swathe enwrap cover roll line enclose spread-eagle let fall lean over model sprawl enswathe adorn
    Antonyms:
    undrape

ارجاع به لغت drape

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drape» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drape

لغات نزدیک drape

پیشنهاد بهبود معانی