امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Drank

dræŋk dræŋk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    drink
  • شکل سوم:

    drunk
  • سوم‌شخص مفرد:

    drinks
  • وجه وصفی حال:

    drinking

معنی و نمونه‌جمله

adverb
زمان گذشته ساده فعل Drink

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She drank two cups of tea.
- او دو فنجان چای خورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drank

  1. verb Propose a toast to
    Synonyms:
    toasted saluted pledged
  1. verb Take in liquids
    Synonyms:
    imbibed swilled swigged swallowed quaffed soaked downed toasted gulped tippled inhaled gargled absorbed supped spiked snorted saluted punched lapped housed sucked drafted consumed caroused took brewed boozed
  1. verb Consume alcohol
    Synonyms:
    boozed soaked fuddled tippled downed dissipated nipped caroused swigged swilled imbibed
  1. verb To take into the mouth and swallow (a liquid)
    Synonyms:
    belted swigged supped quaffed imbibed

ارجاع به لغت drank

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drank» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drank

لغات نزدیک drank

پیشنهاد بهبود معانی