آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Swath

ˈswɑːθ swɔːθ

معنی swath | جمله با swath

noun

( swathe ) ردپا، ردیف باریک، راه باریک، اثر ماشین چمن‌زنی، پیچیدن، قنداق کردن، نوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Our army took another swath of the enemy's territory.

ارتش ما یک نواره دیگر از سرزمین دشمن را گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد swath

  1. noun a path or strip (as cut by one course of mowing)
    Synonyms:
  1. verb
    Synonyms:

Idioms

cut a wide swath

با سرو‌صدا و زرق‌و‌برق زیاد نمایش دادن، جلب نظر کردن، موجب خرابی یا دگرگونی زیاد شدن، تأثیر گسترده داشتن

ارجاع به لغت swath

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/swath

لغات نزدیک swath

پیشنهاد بهبود معانی