با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Encase

ɪnˈkeɪs ɪnˈkeɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    encased
  • شکل سوم:

    encased
  • سوم شخص مفرد:

    encases
  • وجه وصفی حال:

    encasing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
در قفس یا جعبه گذاردن، روکش کردن
- The coffin was encased in gold.
- تابوت با ورق‌های از طلا پوشیده شده بود.
- a woman who was encased in her own self-made loneliness
- زنی که در تنهایی خودساخته‌اش محبوس شده بود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد encase

  1. verb Enclose in, or as if in, a case
    Synonyms: incase, case

ارجاع به لغت encase

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «encase» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/encase

لغات نزدیک encase

پیشنهاد بهبود معانی