فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Manteau

mænˈtoʊ mænˈtəʊ

شکل جمع:

manteaus

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک مانتو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He wore a manteau that belonged to his grandmother.

مانتویی پوشیده بود که مال مادربزرگش بود.

In winter, a thick manteau is essential.

در زمستان، مانتوی ضخیم لازم است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She wore a light manteau over her dress to protect herself from the evening chill.

او مانتوی سبکی روی لباسش پوشید تا از خنکی عصر در امان باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت manteau

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manteau» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manteau

لغات نزدیک manteau

پیشنهاد بهبود معانی