فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Shaw

    ˈʃɒ shaw
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • noun
      درختستان، بیشه، ردیف درختان
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد shaw

    1. noun United States physician and suffragist (1847-1919)
      Synonyms: Artie Shaw, anna howard shaw, Arthur Jacob Arshawsky
    2. noun United States humorist who wrote about rural life (1818-1885)
      Synonyms: Henry Wheeler Shaw, Josh Billings
    3. noun British playwright (born in Ireland); founder of the Fabian Society (1856-1950)
      Synonyms: G. B. Shaw, george bernard shaw

    ارجاع به لغت shaw

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shaw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shaw

    لغات نزدیک shaw

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری