امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Kerchief

ˈkɜrːtʃɪf ˈkɜːtʃɪf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
چارقد، دستمال، روسری، دستمال سر، زن روسری‌پوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kerchief

  1. noun
    Synonyms: scarf, handkerchief, bandanna, babushka, shawl, bandana, hankie, headrail, veil

ارجاع به لغت kerchief

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kerchief» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kerchief

لغات نزدیک kerchief

پیشنهاد بهبود معانی