گذشتهی ساده:
damnedشکل سوم:
damnedسومشخص مفرد:
damnsوجه وصفی حال:
damningشکل جمع:
damnsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(انگلیسی - عامیانه) تقریباً، نزدیک به
با دلسردی و بیعلاقگی تعریف کردن (که اثرش مثل تکذیب کردن باشد)
(عامیانه - ناپسند) اصلاً اعتنا و توجه نکردن
(عامیانه - ناپسند) بیارزش، خیلی بد
(نشان تعجب) عجب!، دنیا را چه دیدی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «damn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/damn