حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خوشبنیه، نیرومند، بینقص، سالم، کشیدن، سوی دیگر بردن، روانه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They haled him into court.
او را کشیدند به دادگاه.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hale» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hale