آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Hale

heɪl heɪl

معنی hale | جمله با hale

noun verb - transitive adjective

خوش‌بنیه، نیرومند، بی‌نقص، سالم، کشیدن، سوی دیگر بردن، روانه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

They haled him into court.

او را کشیدند به دادگاه.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hale

  1. adjective strong and healthy
    Synonyms:
    healthy strong fit well vigorous robust sound hearty able-bodied husky strapping wholesome blooming fit as a fiddle in the pink well-conditioned alive and kicking in fine fettle trim right sane stout flourishing
    Antonyms:
    unhealthy weak sick

ارجاع به لغت hale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hale

لغات نزدیک hale

پیشنهاد بهبود معانی