مصرف، سوختن، زوال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
conspicuous consumption
مصرف خودنمایانه (توأم با خودنمایی)
unfit for human consumption
غیر قابل مصرف (توسط) انسان
We have measured this motor's fuel consumption.
میزان مصرف سوخت این موتور را سنجیدهایم.
پزشکی مرض سل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
Keats died of consumption.
کیتز در اثر سل مرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «consumption» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consumption