امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Depletion

    dɪˈpliːʃn dɪˈpliːʃn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      depletions

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    noun
    تهی‌سازی، رگ‌زنی، تقلیل، نقصان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun
    تخلیه، نهی‌سازی
    - the depletion of the world's natural resources
    - ته کشیدن دخایر طبیعی جهان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد depletion

    1. noun exhaustion
      Synonyms: reduction, deficiency

    ارجاع به لغت depletion

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «depletion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/depletion

    لغات نزدیک depletion

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند