فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Consumptive

kənˈsʌmptɪv kənˈsʌmptɪv

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

دچار مرض سل، تحلیل‌رفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a consumptive boy

پسر مسلول

a consumptive fire

آتش‌سوزی ویرانگر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Duties consumptive of time and money.

وظایفی که وقت و پول را به هدر می‌دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consumptive

  1. adjective destructive
    Synonyms:
    harmful devastating wasteful immoderate

ارجاع به لغت consumptive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consumptive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consumptive

لغات نزدیک consumptive

پیشنهاد بهبود معانی