گذشتهی ساده:
contaminatedشکل سوم:
contaminatedسومشخص مفرد:
contaminatesوجه وصفی حال:
contaminatingآلودن، ملو کردن، سرایت دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Car fumes contaminate the air.
دود ماشین هوا را آلوده میکند.
contaminated water
آب آلوده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «contaminate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contaminate