به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deprave

dɪˈpreɪv dɪˈpreɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    depraved
  • شکل سوم:

    depraved
  • سوم شخص مفرد:

    depraves
  • وجه وصفی حال:

    depraving

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    تباه کردن، فاسد کردن
    • - Money and fame have depraved her.
    • - پول و شهرت او را منحرف کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deprave

  1. verb corrupt, lead astray
    Synonyms: bastardize, bestialize, brutalize, debase, debauch, degrade, demoralize, pervert, seduce, subvert, vitiate, warp
    Antonyms: ennoble, improve, moralize

ارجاع به لغت deprave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deprave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deprave

لغات نزدیک deprave

پیشنهاد بهبود معانی