آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Insurrectionist

ɪn.səˈrɛk.ʃən.ɪst ɪn.səˈrɛk.ʃən.ɪst

معنی insurrectionist | جمله با insurrectionist

noun countable

شورشی، شورشگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The insurrectionists stormed the capitol building.

شورشیان به ساختمان کنگره یورش بردند.

The government quickly arrested the insurrectionist.

حکومت شورشگر را به‌سرعت دستگیر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد insurrectionist

  1. noun a person who rebels
    Synonyms:
    rebel revolutionary insurgent freedom-fighter revolutionist mutineer insurrectionary

ارجاع به لغت insurrectionist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insurrectionist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insurrectionist

لغات نزدیک insurrectionist

پیشنهاد بهبود معانی