گذشتهی ساده:
demagoguedشکل سوم:
demagoguedسومشخص مفرد:
demagoguesوجه وصفی حال:
demagoguingشکل جمع:
demagoguesهمچنین demagog نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار demagogue رایج است.
(معمولاً سرکرده یا رهبر سیاسی) عوامفریب، مردمفریب (کسی که از تعصبات مردمی و ادعاها و وعدههای دروغین برای کسب و حفظ قدرت استفاده میکند)
He was a dangerous demagogue who incited hatred among his followers.
او عوامفریب خطرناکی بود که نفرت را در میان پیروانش برانگیخت.
The demagog was stirring up the crowd with his inflammatory rhetoric.
آن فرد مردمفریب با لفاظیهای فتنهانگیز خود جمعیت را تحریک میکرد.
عوامفریبی کردن، مردمفریبی کردن، (کسی را) فریب دادن، عوامفریبانه به موضوعی پرداختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was accused of demagoguing his way through the speech.
او در این سخنرانی به عوامفریبی کردن متهم شد.
He demagogued the crowd by using fear tactics.
او با استفاده از تاکتیکهای ترس جمعیت را فریب میداد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «demagogue» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/demagogue