آخرین به‌روزرسانی:

Hothead

ˈhɑːthed ˈhɒthed

شکل جمع:

hotheads

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(فرد) بی‌کله، کله‌خراب، زودجوش، عجول، کم‌طاقت، کم‌صبر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Nobody wanted to work with him because he was such a hothead.

هیچ‌کس نمی‌خواست با او کار کند، زیرا آدم به‌شدت کله‌خرابی بود.

It's hard to live with a hothead who can't control their temper.

زندگی کردن با فردی زودجوش که نمی‌تواند خشمش را کنترل کند، دشوار است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hothead

  1. noun a person who tends to act impulsively and react quickly to situations, often without careful consideration
    Synonyms:
    daredevil lunatic harum-scarum madcap fire-eater swashbuckler

سوال‌های رایج hothead

شکل جمع hothead چی میشه؟

شکل جمع hothead در زبان انگلیسی hotheads است.

ارجاع به لغت hothead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hothead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hothead

لغات نزدیک hothead

پیشنهاد بهبود معانی