Hotelier

    ˌoʊtlˈjeɪ / / ˌhoʊ- həʊˈtelieɪ / / -liə həʊˈtelieɪ / / -liə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      hoteliers

    معنی

    noun countable
    هتل (صاحب یا مدیر هتل) هتل‌دار، مهمان‌سرادار، مسافرخانه‌چی
    همه‌ی لغات و اصطلاحات انگلیسی که برای رزرو هتل باید بدانید!‌

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hotelier

    1. noun An owner or manager of hotels
      Synonyms: hotelkeeper, hotel manager, hotelman, hosteller

    ارجاع به لغت hotelier

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hotelier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hotelier

    لغات نزدیک hotelier

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند