بیملاحظه، بیقید، لاابالی، بیپروا، وظیفهنشناس، غیرمسئول
The harum-scarum teenager was constantly getting into fights and causing trouble at school.
نوجوان بیقید مدام دعوا میکرد و در مدرسه مشکل ایجاد میکرد.
the harum-scarum driver
رانندهی بیملاحظه
با بیملاحظگی، از روی بیملاحظگی، از روی بیپروایی، با بیپروایی، غیرمسئولانه، وظیفهنشناسانه (رفتار و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The child ran harum-scarum.
بچه با بیملاحظگی دوید.
She jumped harum-scarum into the pool without checking the water depth first.
او بدون این که ابتدا عمق آب را بررسی کند، با بیپروایی به داخل استخر پرید.
آدم بیپروا، آدم بیملاحظه، آدم بیقید، آدم لاابالی
You're a stupid harum-scarum!
تو یه آدم لاابالی احمقی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «harum-scarum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harum-scarum