آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Traitor

ˈtreɪt̬ər ˈtreɪtə

شکل جمع:

traitors

معنی traitor | جمله با traitor

noun countable

(فرد) خائن، خیانت‌پیشه، خیانت‌کار، خیانتگر، پیمان‌شکن، عهدشکن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

The novel's antagonist was a cunning traitor.

هماورد داستان، خیانت‌کاری حیله‌گر بود.

She felt like a traitor for revealing the secret.

با افشای این راز، او احساس می‌کرد که خائن است.

noun countable

(فرد) وطن‌فروش، خیانت‌کار، میهن‌فروش، خائن، جاسوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Many considered him a traitor to his country.

بسیاری او را خائن به کشور خود می‌پنداشتند.

He was regarded as a traitor for betraying his country.

او به‌دلیل خیانت به کشورش، به‌عنوان فردی وطن‌فروش شناخته می‌شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد traitor

  1. noun a person who betrays someone or something, such as a friend, cause, or government
    Synonyms:
    betrayer deceiver defector double-crosser turncoat hypocrite informer spy rebel snake deserter judas apostate renegade back-stabber intriguer conspirator impostor sneak fink miscreant snitch squealer traducer two-timer Benedict Arnold quisling backslider snitcher stool pigeon treasonist tattletale whistle-blower wolf
    Antonyms:

سوال‌های رایج traitor

شکل جمع traitor چی میشه؟

شکل جمع traitor در زبان انگلیسی traitors است.

ارجاع به لغت traitor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traitor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/traitor

لغات نزدیک traitor

پیشنهاد بهبود معانی