زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Radiator

ˈreɪdieɪt̬ər ˈreɪdieɪtə

شکل جمع:

radiators

معنی radiator | جمله با radiator

noun countable

رادیاتور، تشعشع‌کننده، شوفاژ، دماتاب، گرماتاب

Be careful not to touch the hot radiator, as it can cause burns.

مراقب باشید به رادیاتور داغ دست نزنید؛ زیرا باعث سوختگی می‌شود.

We need to bleed the air out of the radiator to ensure proper heating.

برای اطمینان از گرمایش مناسب، باید شوفاژ را هواگیری کنیم.

noun countable

رادیاتور (خودرو)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The car started smoking when the radiator hose burst.

با ترکیدن شیلنگ رادیاتور، ماشین شروع‌به دود دادن کرد.

The mechanic replaced the old radiator with a brand new one.

مکانیک رادیاتور قدیمی را با رادیاتور جدید جابه‌جا کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radiator

  1. noun
    Synonyms:
    radiocarbon radioiodine radiothorium

سوال‌های رایج radiator

شکل جمع radiator چی میشه؟

شکل جمع radiator در زبان انگلیسی radiators است.

ارجاع به لغت radiator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radiator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radiator

لغات نزدیک radiator

پیشنهاد بهبود معانی