آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۸ آذر ۱۴۰۳

    Sun

    sʌn sʌn

    گذشته‌ی ساده:

    sunned

    شکل سوم:

    sunned

    سوم‌شخص مفرد:

    suns

    وجه وصفی حال:

    sunning

    شکل جمع:

    suns

    معنی sun | جمله با sun

    noun singular uncountable A1

    نجوم خورشید

    sun, خورشید
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    I love lying on the beach and basking in the sun's heat.

    من عاشق دراز کشیدن در ساحل و گرم شدن با گرمای خورشید هستم.

    After days of rain, it was a welcome sight to see the sun shining brightly again.

    پس‌از روزهای بارانی، دیدن دوباره‌ی تابش خورشید بسیار خوشایند بود.

    noun singular uncountable

    آب‌و‌هوا آفتاب، نور خورشید

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    Don't forget to put on sunscreen before going out in the strong summer sun.

    استفاده از کرم ضدآفتاب را قبل‌از بیرون رفتن در آفتاب شدید تابستان فراموش نکنید.

    to lie in the sun

    در آفتاب خوابیدن

    verb - intransitive verb - transitive

    در معرض آفتاب قرار دادن، آفتاب گرفتن

    Every morning he sunned himself on the beach.

    هر صبح در ساحل آفتاب می‌گرفت.

    She sat on the balcony and sunning.

    در بالکن نشسته بود و آفتاب می‌گرفت.

    abbreviation

    یکشنبه

    The forecast predicts sunny and warm temperatures on Sun!

    هواشناسی هوای آفتابی و گرمی را در روز یکشنبه پیش‌بینی می‌کند!

    Let's have a picnic in the park next Sun!

    بیایید یکشنبه‌ی آینده برای پیک‌نیک به پارک برویم!

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sun

    1. noun the star that is the source of light and heat for the planets in the solar system
      Synonyms:
      star sunlight sunshine daylight shine sunrise flare sol source of light giver of light reward favorable situation favorable position tan day-star solar disk solar orb apollo bask lamp of the day light of the day eye of heaven great luminary aubade prominence terrestrial on-earth mundane
    1. noun First day of the week; observed as a day of rest and worship by most Christians
      Synonyms:
      Sunday lord's day dominicus
    1. verb expose one's body to the sun
      Synonyms:
      sunbathe solarize solarise insolate
    1. adjective
      Synonyms:
      solar

    Idioms

    place in the sun

    جای برجسته یا مورد‌علاقه، موقعیت خوب

    under the sun

    در این جهان، در دنیا

    سوال‌های رایج sun

    معنی sun به فارسی چی میشه؟

    کلمه "sun" در زبان انگلیسی به معنای "خورشید" است. خورشید یک ستاره است که در مرکز منظومه شمسی قرار دارد و به عنوان منبع اصلی نور و گرما برای زمین شناخته می‌شود. در اینجا به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب درباره خورشید می‌پردازیم.

    معانی و توضیحات

    1. تعریف علمی: خورشید یک ستاره کلاس G2V است که حدود ۴.۶ میلیارد سال پیش تشکیل شده است. این ستاره عمدتاً از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده و در هسته خود فرآیند همجوشی هسته‌ای را انجام می‌دهد که منجر به تولید انرژی و نور می‌شود.

    2. نقش در زندگی زمین: خورشید به عنوان منبع اصلی انرژی برای زندگی روی زمین عمل می‌کند. نور خورشید باعث رشد گیاهان از طریق فرآیند فتوسنتز می‌شود و اکسیژن را تولید می‌کند که برای تنفس موجودات زنده ضروری است. همچنین، حرارت خورشید دما را در زمین تنظیم می‌کند و به ایجاد شرایط مناسب برای زندگی کمک می‌کند.

    3. چرخه‌های طبیعی: خورشید مسئول بسیاری از چرخه‌های طبیعی در زمین است. به عنوان مثال، چرخه شب و روز، فصول سال و الگوهای آب و هوایی به فعالیت خورشید وابسته است. تغییرات در تابش خورشید می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر روی اقلیم زمین داشته باشد.

    نکات جالب

    1. فاصله از زمین: خورشید تقریباً ۱۵۰ میلیون کیلومتر از زمین فاصله دارد. این فاصله به قدری زیاد است که نور خورشید حدود ۸ دقیقه و ۲۰ ثانیه طول می‌کشد تا به زمین برسد.

    2. اندازه و حجم: خورشید بزرگترین جسم آسمانی در منظومه شمسی است و حدود ۱.۳ میلیون بار بزرگتر از زمین است. اگر زمین را به صورت یک توپ تنیس در نظر بگیریم، خورشید به اندازه یک توپ فوتبال خواهد بود.

    3. حرارت و دما: دمای سطح خورشید تقریباً ۵۵۰۰ درجه سلسیوس است، در حالی که دمای هسته آن به حدود ۱۵ میلیون درجه سلسیوس می‌رسد. این دماها باعث می‌شوند که خورشید بتواند انرژی کافی برای روشنایی و گرمایی که به زمین می‌رسد تولید کند.

    4. سیکل خورشید: خورشید در یک چرخه ۱۱ ساله فعالیت دارد که در آن تعداد لکه‌های خورشیدی و طوفان‌های مغناطیسی تغییر می‌کند. این فعالیت‌ها می‌توانند بر روی ارتباطات رادیویی و سیستم‌های ماهواره‌ای زمین تأثیر بگذارند.

    5. فرهنگ و اسطوره‌ها: خورشید در بسیاری از فرهنگ‌ها و اسطوره‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد. در برخی از تمدن‌ها، خورشید به عنوان یک خدای قدرتمند پرستش می‌شد. به عنوان مثال، در فرهنگ مصری، خدای خورشید "رع" نامیده می‌شد و در فرهنگ‌های مختلف دیگر نیز نمادهایی مرتبط با خورشید وجود دارد.

    گذشته‌ی ساده sun چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده sun در زبان انگلیسی sunned است.

    شکل سوم sun چی میشه؟

    شکل سوم sun در زبان انگلیسی sunned است.

    شکل جمع sun چی میشه؟

    شکل جمع sun در زبان انگلیسی suns است.

    وجه وصفی حال sun چی میشه؟

    وجه وصفی حال sun در زبان انگلیسی sunning است.

    سوم‌شخص مفرد sun چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد sun در زبان انگلیسی suns است.

    ارجاع به لغت sun

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sun» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sun

    لغات نزدیک sun

    • - sumptuary
    • - sumptuous
    • - sun
    • - sun bath
    • - sun bittern
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.