فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sunshine

ˈsʌnʃaɪn ˈsʌnʃaɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

آب‌و‌هوا تابش آفتاب، نور آفتاب

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Sunshine has faded the rug's color.

آفتاب قالیچه را رنگ‌رفته کرده است.

you are my only sunshine!

تو یگانه مایه‌ی دلخوشی من هستی.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sunshine

  1. noun the quality of being cheerful and dispelling gloom
    Synonyms:
    cheerfulness cheer sun sunniness sunbeams the sun the sun's rays the sun's beams
  1. noun moderate weather; suitable for outdoor activities
    Synonyms:
    temperateness fair-weather
    Antonyms:
    uncheerfulness

ارجاع به لغت sunshine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sunshine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sunshine

لغات نزدیک sunshine

پیشنهاد بهبود معانی