فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Solar

ˈsoʊlər ˈsəʊlə

شکل جمع:

solars

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

وابسته به خورشید، خورشیدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

A solar calendar is different from a lunar one.

تقویم شمسی با تقویم قمری فرق دارد.

solar energy

انرژی خورشیدی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

solar heating

گرم‌سازی خورشیدی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solar

  1. adjective
    Synonyms:
    heavenly celestial stellar astral planetary lunar cosmic sidereal zodiacal heliacal empyreal

ارجاع به لغت solar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solar

لغات نزدیک solar

پیشنهاد بهبود معانی