با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Velvet

ˈvelvɪt ˈvelvɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable C2
    مخمل، مخملی، نرم، مخمل‌نما، مخملی کردن
    • - cut velvet
    • - مخمل پرزکوتاه
    • - pile velvet
    • - مخمل پرز بلند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد velvet

  1. adjective Resembling velvet in having a smooth soft surface
    Synonyms: velvety, velvetlike, silken, velutinous, shining, plushy, velvet-textured, velourlike, fine-textured
  2. noun
    Synonyms: nap, pile, plush, velour, velveteen

ارجاع به لغت velvet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «velvet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/velvet

لغات نزدیک velvet

پیشنهاد بهبود معانی