فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Combatant

kəmˈbætnt ˈkɒmbətənt

شکل جمع:

combatants

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

جنگ‌کننده، محارب، مبارز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The ship was carrying arms and about one hundred combatants.

کشتی حامل جنگ‌افزار و حدود صد نفر رزمنده بود.

combat duty

خدمت رزمی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد combatant

  1. noun fighter
    Synonyms:
    soldier fighter enemy attacker warrior foe adversary contender battler belligerent serviceman assailant

ارجاع به لغت combatant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «combatant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/combatant

لغات نزدیک combatant

پیشنهاد بهبود معانی