فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Assailant
əˈseɪlənt
əˈseɪlənt
معنی و نمونه‌جمله
noun
حمله‌کننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The assailant was a thirty-year old, male Caucasian.
ضارب مردی سی ساله و سفیدپوست بود.
مترادف و متضاد assailant
-
noun attackerSynonyms:attacker aggressor enemy foe assaulter invader antagonist mugger goon hit person trigger person bushwhacker opposite number
ارجاع به لغت assailant
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «assailant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assailant
لغات نزدیک assailant
- - assail
- - assailable
- - assailant
- - Assam
- - Assam tea