فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Serviceman

ˈsɜrːvɪsmən ˈsɜːvəsmən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    servicemen

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    عضو ارتش، تعمیرکار
    • - a radio serviceman
    • - مکانیک رادیو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد serviceman

  1. noun Someone who serves in the armed forces; a member of a military force
    Synonyms: military man, man, military personnel
    Antonyms: civilian

ارجاع به لغت serviceman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «serviceman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/serviceman

لغات نزدیک serviceman

پیشنهاد بهبود معانی