امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Contender

kənˈtendər kənˈtendə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    contenders

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مدعی، رقیب، حریف، هماورد، طرف مقابل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- She has always been a contender in her field.
- او همیشه در زمینه‌ی خود مدعی بوده است.
- Several contenders were vying for first place.
- چندین رقیب برای کسب مقام اول تلاش می‌کردند.
- Many critics believe this director's latest project is an Oscar contender.
- بسیاری از منتقدان معتقدند که پروژه‌ی جدید این کارگردان مدعی جایزه‌ی اسکار است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contender

  1. noun one that contends
    Synonyms:
    competitor rival competition challenger contestant corrival opponent

ارجاع به لغت contender

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contender

لغات نزدیک contender

پیشنهاد بهبود معانی