به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dudgeon

ˈdʌdʒn ˈdʌdʒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    غیظ، رنجش، اوقات تلخی، دسته خنجر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dudgeon

  1. noun Extreme displeasure caused by an insult or slight
    Synonyms: huff, resentment, umbrage, miff, anger, offense, bitterness, displeasure, pique, high dudgeon, fury, ire, irritation, ruffled feathers, malice, rage, wrath

ارجاع به لغت dudgeon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dudgeon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dudgeon

لغات نزدیک dudgeon

پیشنهاد بهبود معانی