امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shrub

ʃrʌb ʃrʌb
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    shrubs

معنی

noun countable
بوته، گلبن، بوته توت‌فرنگی، درختچه، بوته‌دار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shrub

  1. noun A low woody perennial plant usually having several major stems
    Synonyms:
    bush hedge plant foliage scrub beverage boscage bosket brier fern drink lilac pl. shrubbery dwarf-tree rose sola blackthorn tree thicket cinchona topiary greasewood leatherleaf manzanita ninebark photinia privet rosebay sagebrush syringa tamarisk yellowroot
  1. adjective
    Synonyms:
    arboresque frutescent topiary

ارجاع به لغت shrub

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shrub» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shrub

لغات نزدیک shrub

پیشنهاد بهبود معانی