فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tree

triː triː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    treed
  • شکل سوم:

    treed
  • سوم شخص مفرد:

    trees
  • وجه وصفی حال:

    treeing
  • شکل جمع:

    trees

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A1
    گیاه‌شناسی درخت، بوته، شجره
    • - an apple tree
    • - درخت سیب
    • - a family tree
    • - شجره خانوادگی
    • - a rose tree
    • - بوته‌ی گل سرخ
  • verb - transitive
    از درخت بالا رفتن، به درخت پناه بردن
  • verb - transitive
    در مخمصه قرار دادن، در تنگنا گذاشتن
  • verb - transitive
    کفش را در قالب گذاشتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد tree

  1. noun large plant enclosed in bark and shedding leaves
    Synonyms: forest, hardwood, pulp, sapling, seedling, shrub, softwood, stock, timber, wood, woods

ارجاع به لغت tree

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tree» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tree

لغات نزدیک tree

پیشنهاد بهبود معانی